برانژه قهرمان اصلی کرگدن است که در ابتدا داستان کارمند یک اداره است، او فردی سر به هوا است که دائما در حال نوشیدن نوشیدنیهای الکلی است. برانژه بیعلاقگی خودش را نسبت به زندگیاش را برای دوستش اینگونه توصیف میکند :«گوش کن ژان. من هیچ تفریحی ندارم. آدم تو این شهر دلش سر میرود. من برای کاری که دارم ساخته نشدهام... هر روز اداره، هشت ساعت تمام و فقط سه هفته تعطیل تابستان! شنبه عصر دیگر آنقدر خستهام که آخر میفهمی؛ برای یک خرده تفریح...من یکی برای این ساخته نشدهام. نه. من برای این زندگی ساخته نشدهام.» برانژه با دوستش اوژن و معشوقهاش در شهر کوچکی با آرامش زندگی میکنند که با ورود یک کرگدن به شهر داستان جور دیگری رقم میخورد و مردمان شهر مسخ این حیوان زمخت میشوند.
دانلود کتاب