هنرمندان درباره شیوه برگزاری سی و سومین جشنواره تئاتر استانی چه میگویند
هرچند که سالهاست برخی از موافقان تمرکززدایی از رویدادهای فرهنگی و هنری بهدنبال اجرای پایدار آن در کشور هستند و عدالت و برابری را در عرصه هنر ازجمله پیامدهای فرخندهی آن میدانند،اما این تصمیم در استان بوشهر و در آستانه برگزاری سی و سومین جشنواره استانی تئاتر، سبب واکنشهای متفاوتی از سوی هنرمندان، شده است و هرکدام از زاویهای آن را به زیر ذرهبین بردهاند. آنچه در این گزارش میخوانید، مشروح نظرات موافقان و مخالفان این تصمیم است:
تمهیداتی برای جلب رضایت گروههای اجرایی و تماشاگران فراهم شود
شاهین بهرام نژاد، پژوهشگر، هنرمند حوزه نمایش و مجری توانای استان بوشهر درباره این تصمیم گفت: این طرح ایدهی نویی است که سال گذشته در فضای کرونایی انجام شد و با رضایتمندی گروههای اجرایی همراه بود. چراکه درگیریها و دردسرهای جابجایی دکور و تنظیم مجدد نور و موارد دیگر را نداشتند.
بهرام نژاد که با ایران تئاتر گفتگو میکرد در ادامه به برخی پیامدهای این تصمیم نیز اشاره کرده و افزود: در کفهی دیگر ترازو حس رقابتی و هیجانی جشنواره تااندازهای فروکش میکند ازاینرو که تمام تماشاگران فرصت تماشای تمام آثار را که در ادوار قبل بهصورت متمرکز برگزار میشد، ندارند.
او همچنین گفت: از این منظر باید تمهیدی اختیار شود تا هم رضایت گروههای اجرایی و هم تماشاگران، توأمان فراهم گردد. بهطور مثال تور سهروزه تئاتر در استان با در اختیار گذاشتن وسیلهی ایاب و ذهاب و گردشگری در شهرستانهای میزبان و برنامههای جانبی دیگر برپا شود که صدالبته حمایت مالی و تدارکاتی و پشتیبانی چند سازمان و ارگان را میطلبد که باید با رایزنی و همافزایی محقق شود
ارتقا سطح کیفی فرهنگ و هنر با برگزاری خود جشنواره است
غلامرضا خضری از کارگردانان حاضر در جشنواره سی و سوم نیز میگوید: بدون تردید اگر جشنواره متمرکز باشد اتفاق بهتری است ازاینجهت که در جشنواره متمرکز گروههای مختلف در کنار هم به رقابت میپردازند و شرایط فکری و روحی متفاوتتری ایجاد میشود؛ با آدمهای مختلفی آشنا میشویم، کارهای مختلفی را میتوان در یکجا و به شکل متمرکز دید، برای دیدن کارها برنامهریزی بهتری میتوان انجام داد و همچنین گروهها میتوانند همدیگر را ببینند. در کنار همۀ این موارد، وقتی شرایط کرونا حاکم بر جامعه است و مواردی که وجود دارد، دستبهدست هم داده که برای ما چارهای جز این تصمیم نمانده است. به نظر من، مهم، برگزاری جشنواره است تا اینکه بخواهیم آن را به شکلهای قدیمیتر اتفاقی برگزار کنیم. بدون تردید اگر در شرایطی غیرازاین شرایط بودیم، اتفاق بهتری میافتاد ولی بهطورکلی، ارتقا سطح کیفی فرهنگ و هنر با برگزاری خود جشنواره است، حالا به هر شکلی. این نکته هم اضافه کنم، بدون تردید برگزاری جشنواره به شکل غیرمتمرکز، شاید برای بعضی از گروهها مثمر ثمر باشد بابت اینکه در شهر خودشان و با هزینههای کمتر برای دکور یا موارد دیگر اجرا میروند و این مسئله بهنفع گروهها است ولی بدون تردید برای اینکه جوِّ جشنوارهای خاصی ایجاد نمیکند و مردم نمیتوانند همۀ کارها را ببینند، مطمئناً تأثیر منفی خودش را خواهد داشت.
غیرمتمرکز بودن جشنواره، شرایط را برای اجرای باکیفیتتر تئاتر فراهم میکند
رضا مختار زاده نیز از دیگر کارگردانان این دوره از جشنواره نظر متفاوتی دارد. او میگوید: این سؤال را نمیتوان به سی و سومین جشنواره محدود کرد. جشنواره تئاتر استانی درواقع ویترینی از بهترین آثاری است که در استان تولید و اجرا میشود و بهترینهای تئاتر استان در این رویداد، به گرد هم میآیند. ولی خود باعث میشود که یک نگاه عمومی به این جشنواره وجود داشته باشد؛ اما اینکه این مسئله تا چه حد میتواند تأثیرگذار باشد، باید در دورهای دیگر، آن را بررسی کرد و به پرسش و پژوهش گذاشت. بههرحال فضای خود جشنوارهیک سمت است و کسانی هم که میآیند برای شرکت و دیدن جشنواره در سوی دیگر قرار دارند و هر دو، به هم مرتبط هستند. غیرمتمرکز بودن جشنواره شرایط را برای اجرای باکیفیتتر تئاتر بیشتر فراهم میکند. در دورههای گذشته شهرستانهایی که از مرکز استان خیلی دور بودند؛ مثل دیر و کنگان، جم و عسلویه، دیلم و گناوه، به خاطر مسیر طولانی، خستگی راه، جابجایی دکور و غیره باعث میشد که تأثیر منفی بر کیفیت اثر باقی بماند؛ اما در شرایطی که جشنواره بهصورت غیرمتمرکز برگزار میشود و هر گروهی در شهر خود اثرش را به روی صحنه میبرد، کیفیت بالاتر میرود زیرا آن خستگیها در مسیر طولانی و جابجایی دکور و… جود ندارد. در دورههای گذشته که جشنواره بهصورت متمرکز برگزار میشد در ساعات متمادی، وقت کارگردان صرف این مسئله میشد که طراحی نور چگونه در آنجا انجام گیرد و نورهایی که در شهر خودش با آنها تمرین کرده است حالا باید در مکان جدید جاسازی شود. این مسئله بسیار زمانبر بود و باعث خستگی زیاد و درنتیجه تأثیر منفی بر کیفیت اثر میشد. با این تصمیم، استرس و وضعیت فکری و روحی کارگردان و دیگر عوامل همچنین بازیگران در شرایط بهتری قرار میگیرد و بر کیفیت ارائه اثر بسیار تأثیرگذار است. درمجموع من با این شیوه کاملاً موافق هستم و امیدوارم در دورههای آینده نیز این سیاست ادامه داشته باشد؛ اما در کنار آن باید تمهیداتی اندیشیده شود. بهعنوانمثال سیستمی مثل تلویزیون تئاتر در استان بوشهر راهاندازی شود تا نگرانی علاقهمندان که هرسال برای دیدن آثار به جشنواره میآمدند نیز با این سیستم برگزاری برطرف شود.
برابری برای همه گروهها وجود نخواهد داشت
میثم گزی، کارگردان و از هنرمندان تئاتر استان با اشاره به اثرات منفی این تصمیم میگوید: من با این شیوه برگزاری یعنی بهصورت غیرمتمرکز کاملاً مخالف هستم. در سالهای گذشته نیز بحث جابجایی دکور و سختی آن بوده اما به هر صورت انجام شده است. در حال حاضر که سالنهای تئاتر و سینما باز شده است و مراکز مختلف با رعایت پروتکلها فعالیت میکنند و همچنین پروازها با ظرفیت ۱۰۰ درصد انجام میشود چرا باید جشنواره تئاتر استانی به علت شرایط کرونایی بهصورت غیرمتمرکز برگزار شود. از دلایل مخالفت من با این شیوه این هم این است که برابری برای همه گروهها وجود نخواهد داشت. البته یکسری ضعفها هم بوده است. بهعنوانمثال در شهرستان دیر حدود چهار ماه است که دکور زده و تمرین میکند با تمام زوایای سالن، آکوستیک آن و … آشنا است و کار باکیفیتی را به داورها ارائه میدهد و حالا در بوشهر وقتی جشنواره بهصورت متمرکز برگزار میشد، چند گروه دکور خود را بین دو پلاتو در تئاتر شه جابهجا میکردند و این کار از این لحاظ، کمی سخت و ممکن بود بر کیفیت اثر تأثیر بگذارد؛ اما این شرایط همیشه بوده و کارها در جشنواره بهصورت متمرکز ارائه میشد. امیدوارم این دوره، جشنواره خوبی باشد. هرسال شروع جشنواره، شوق و شور زیادی را در بین گروهها و علاقهمندان به تئاتر ایجاد میکرد یکی از دلایل مخالفت من با شیوه برگزاری این دوره از جشنواره بهصورت غیرمتمرکز این است که زیبایی برگزاری جشنواره، گردهمایی هنرمندان، گروههای تئاتری و تماشاچیان علاقهمند به تئاتر است؛ اینکه گروهها یکدیگر را میدیدند، باهم در ارتباط قرار میگرفتند، بعد از یک سال و شور و عشق و هیجانی که در بین گروهها و هنرمندان تئاتر است در جشنواره نمود بیشتری پیدا میکرد اما وقتی جشنواره بهصورت غیرمتمرکز برگزار میشود و گروهها به تفکیک در شهرهای خود به اجرا میپردازند، فاصله ایجاد میشود. بههرحال هیئت اجرایی و اداره ارشاد نیز بر اساس دلایل مخصوص به خود این تصمیم را گرفتند. برای همه گروهها آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم امسال از بوشهر آثاری را برای ارائه به جشنواره بینالمللی تئاتر فجر داشته باشیم.
خلاصه کردن خروجی فرهنگ در یک جغرافیای خاص
قاسم حسینی یکی دیگر از کارگردانان حاضر در سی و سومین جشنواره تئاتر استان میگوید: تئاتر متمرکز در یک شهر، خلاصه کردن خروجی فرهنگ در یک جغرافیای خاص است. هرگونه تمرکززدایی از این امر، باعث همگانی شدن اثر، نیت تولید و محتوای هنری خواهد شد.
برگزاری متمرکز جشنواره استانی به جشنواره اعتبار بیشتری میدهد
سعید گلچمن، کارگردان، بازیگر و هنرمند فعال در حوزه تئاتر نیز نقاط قوت و ضعف این تصمیم را از زوایای مختلف بررسی کرده و میگوید: اتفاق مهمی که در این دو سال و به تأسی از شرایط خاص کرونایی رخ داده برگزاری غیرمتمرکز جشنواره استانی است که مخالفان و موافقان خاص خودش را دارد. در این شیوه هر گروه در شهر خود کارش را برای هیئتداوران جشنواره به روی صحنه میبرد و برخلاف سابق رنج سفر به مرکز استان را متحمل نخواهد شد.
اینکه این اتفاق تا چه حد میتواند به رشد کمی و کیفی جشنواره کمک کند نیاز به یک کار کارشناسی دقیق دارد اما شخصاً معتقدم برگزاری متمرکز جشنواره استانی (لزوماً نه در مرکز استان) به جشنواره اعتبار بیشتری میدهد. البته وقتی هر گروه نمایشی اثر خود را تنها در شهر خود به روی صحنه میبرد، از جهت حذف هزینههای بالای ایاب و ذهاب و جابجایی دکور و وسایل به سود گروه تمام خواهد شد ولی این اتفاق باعث میشود که اکثر مخاطبان اجراها تنها به علاقهمندان و تئاتریهای همان شهر محدود شود. درست است که در این سالها جشنوارههای زیادی مثل طنزِ تنگستان، دشتستان، کوتاهِ گناوه و مونولوگِ دیلم بهصورت سالیانه در استان برگزار میشود ولی اکثر ماها عادت کردهایم که سالی یکبار و در جشنواره مهمی مثل جشنواره تئاتر استانی (که بهنوعی جشنوارهی جشنوارههاست) گرد هم بیاییم و جشن سالیانه تئاتر را با یک دورهمی بزرگ از تئاتریهای سراسر استان برگزار کنیم؛ بنابراین بهزعم من جشنواره متمرکز میتواند باعث دیده شدن بهتر و بیشتر آثار نمایشی شود، گرچه میتوان میزبان را بهصورت دورهای و بر اساس توانمندیهای سختافزاری هر شهرستان انتخاب و از این طریق میتوان به ارتقاء و گسترش تئاتر در شهرستانها هم کمک کرد.
متمرکز بودن جشنواره این فرصت را پدید میآورد تا تئاتریها به پناهگاههای خود بازگردند
علیرضا فهیم پور از دیگر کارگردانان حاضر در این دوره از جشنواره در این ارتباط گفت: شیوع کرونا بیش از هر مکانی سالنهای تئاتر و سینما را در اقصی نقاط جهان مشمول تعطیلی کرد. هرچند اقصی نقاط ایران بهصورت متمرکز بوده است، اما پرسش مهم این است در دیگر شهرها ایران اوضاع به چه منوال است؟ و تجربه بازگشایی سالنهای نمایش، زیر سایه تهدید کرونا در شهرهای ایران حتی کشورهای صاحب صنعت نمایش چه سرانجامی پیدا کرده است؟
بهطور مثال آلمان؛ بازگشایی تئاتر و سینما با فاصلهگذاری؛ آلمان از ماه می (اواخر اردیبهشتماه) اقدام به بازگشایی سالنهای سینما در برخی ایالات خود کرد. موفقیت این کشور در مهار کرونا نسبت به دیگر همتایان و همسایگان، این فرصت را پدید آورد تا تئاتر روها زودتر از دیگران به پناهگاههای خود بازگردند. بااینحال، این بازگشایی محدود بود تا ۲۰ ژوئن بازگشایی سراسری سینما با حفظ فاصلهگذاری اجتماعی عملی شود؛ اما آنچه در آلمان بیش از سینما در اخبار بود، تئاترها بود. حال فضاهای بسته و متراکمی که بهواسطه حضور مخاطبان، مکانهایی بالقوه برای شیوع بیماری توسط ستاد برگزاری جشنواره ارزیابی شده که اولویتها، ستاد اجرایی جشنواره بر غیرمتمرکز بودن جشنواره بوده است. «قطعاً متمرکز» بودن جشنواره در اثربخشی و کیفیت آثار متقاضیان تأثیر بسزایی خواهد داشت و فرصت را پدید میآورد تا تئاتریها به پناهگاههای خود بازگردند.
باید تضمینی برای اجرای عموم گروهها در تمام استان وجود داشته باشد
حسین زارعی یکی از داوران بازبین این دوره از جشنواره، نویسنده و پژوهشگر حوزه نمایش نیز این شیوه یک ویژگی است مثل هر ویژگی معایب و محاسن خود را دارد از معایب آن میتوان به عدم دسترسی شرکتکنندگان جشنواره در شمال استان و جنوب استان به کارهای یکدیگر درنتیجه عدم گفتگو در عین رقابت نمایشی که از دلایل اصلی جشنواره است اشاره کرد از محاسن آن کیفیت بالاتر کارهای شهرستان در رقابت با مرکز استان است چون قبلاً گروهها جابجایی دکور و اجرا داشتند که در رقابت با گروه مرکز که جابجایی ندارد کار سختتر میشود درحالیکه اکنون سالنی که مدت طولانی محل تمرین بوده میزبان داور برای اجرای جشنواره است. همچنین بحث بودجه جابجایی گروه و دکور است که در هزینه بهشدت تأثیر دارد هزینه را پایین میآورد و این دو مورد احتمالاً پاسخ سؤال شما هست در شهرستان کیفیت رشد میکند. این شیوه بهتنهایی خوب نیست و زمانی خوب است که تضمینی برای اجرای عموم گروهها در تمام استان باشد یا در حین جشنواره گروهها بهجز اجرای داوری به اجرا در جاهای مختلف بپردازند در این حالت خوب است و معنای جشنواره و جمع گویی شکل میگیرد.
همینقدر که جریان جاری تئاتر روشنی چراغ صحنه را به همراه میآورد دست مریزاد میگویم
محمد لطفی، هنرمند، نویسنده و از صاحبنظران عرصه تئاتر و نمایش استان میگوید: این سؤال گستره وسیعی را پیرامون خود دارد که مجال آن در این مقال نیست. سطح کمی و کیفی تئاتر را نمیشود در فستیوالها رصد کرد. بله فستیوالها ویترین یک سال یا بیشتر فعالیت تئاتر یک کشور یا یک شهرند، اما یادمان باشد اینها همهی بضاعت تئاتر ما نیست، اینکه چرا تئاتر ما تا اتوپیای مدنظر فاصله دارد یا حتی تا گذشته نهچندان دور خود، پرسشهایی است که میبایست در نشستهای کارشناسی بدان پرداخت که بشدت هم ضروری است.برگزاری جشنواره تئاتر بهصورت غیرمتمرکز، طبعاً برای من و اهالی تئاتر، تغییر سنت همیشگی خوشایند نیست، اما چاره چیست؟ همینقدر که جریان جاری تئاتر روشنی چراغ صحنه را به همراه میآورد دستمریزاد میگویم، یقیناً این اتفاق در هوش و حافظه تاریخی تئاتریها جاودان میماند. البته شاید بشود در همین شرایط هم تدابیری اندیشید. امید است دستاندرکاران برنامههایی داشته باشند تا عشاق تئاتر از رویدادی که سالی یکبار در شهر ما چونان آونگی به صدا درمیآید متضرر نگردند. بدیهی است که دیگر نهادها هم بایست این رویداد را جدی بگیرند. انتظار میرود صداوسیمای مرکز بوشهر به میدان بیاید، پیشاهنگان عرصه فرهنگی یعنی بچههای تئاتر را دریابند، ارائهی طریقی برای پخش اجراها ضمن پرداختن به اهمیت تئاتر بهعنوان عنصری سازنده، مقوله فرهنگسازی در جامعه را اهمیت خواهد بخشید. ایدون باد.
صاحبان آثار در جشنواره نمیتوانند خود را ارزیابی کنند
مهدی انصاری نیز یکی از کارگردانان حاضر در این دوره جشنواره استان است و از مخالفان جدی برگزاری جشنواره به شیوه غیرمتمرکز. او معتقد است برگزاری جشنواره به این شیوه باعث عدم ارزیابی دقیق صاحبان اثر از کارهای خودشان در جشنواره میشود و میگوید: من با این شیوه مخالفم. به نظر میرسد تیم اجرایی برای کنترل هزینههای بعضی از گروهها به این نتیجه رسیده است. بهطورکلی گروهها در کورس رقابت هستند بدون اینکه آثار یکدیگر را ببینند و بررسی کنند. این وضعیت باعث عدم تناسب در شناخت سطح کیفی میشود. به این معنا که صاحبان آثار ضعیف متوسط و باکیفیت در جشنواره نمیتوانند خود را ارزیابی کنند؛ و ممکن است به توقعات و توهمات دامن بزند. گروهها امسال از دیدن نمایشهای یکدیگر محروم هستند و این اصلاً خوب نیست و حال و هوای جشنواره را بیروح و بیمزه میکند. من معتقدم چون جشنواره است میتوان یک سال در کنگان یک سال در دیر و یک سال در شهرستان دیگر برگزار نمود اما گروهها بتوانند آثار یکدیگر را ببینند به نظر من شرایط کرونایی کموبیش در همهجا خطرات آن به نسبت افزارش مخاطبین بیشتر میشود و این بهانه خوبی نیست. جشنواره در این شکل از برگزاری، از حس رقابت و از طرفی برقراری دوستیهای تازه بین گروهها میافتد.
این شکل برگزاری، شیوه نیست بلکه اجبار کروناست
سید مهدی محمدی از هنرمندان و فعالان حوزه نمایش نیز میگوید: اول اینکه نام این مدل برگزاری را نمیشود گذاشت شیوه و به خاطر وجود شرایط کرونا، بیشتر به یک اجبار شبیه است. پس نمیشود بر کمی و کیفی آن نظر داد. ولی من شخصاً مخالف این مدل برگزاری هستم. چون یک گروه علاوه بر تولید یک اثر و با دیدن آثار بقیه، یک کلاس آموزشی است و به تجربههای اکتسابی بینظیری دست پیدا میکند که در هیچ ورکشاپی به این تجارب نمیرسد. اینجاست که جایگاه تفکری خود را میبیند و در آثار بعدی، روبهجلو پیش میرود.
دیدگاه شما، قوت قلب ما
شما میتوانید با نظرات ارزشمندتان در به اون رساندن کلاغها
سهیم باشید!