ایسنا/بوشهر کرونا آمد و خیلی چیزها را با خودش برد. به بازار و اقتصاد ضربات سنگینی زد، حملونقل را دچار اختلال کرد، آموزش را تحت تاثیر قرار داد و ورزش را ناکاوت کرد. جهان، به یک میدان جنگ وسیع با دشمنی مشترک و نامرئی تبدیل شد. جنگی نابرابر که هیچ سلاحی در مقابل آن وجود نداشت. جنگی که بشر را به انزوا و غار تنهایی فرو میبرد…
معروف است که پس از جنگ جهانی دوم، اتریش تمام کمکهای مالی دریافتی خود را خرج ساخت سالن تئاتر و اپرا کرد. توجیه سیاستمداران آن کشور هم این بود که برای ساختن کشور باید ابتدا فرهنگ آن را بازسازی کنیم. حالا با فروکش کردن شعلههای جنگ جهانی با کرونا، یک گروه هنری در بوشهر قصد دارد تا پرچمدار بازگرداندن مردم به سالنهای تئاتر و باززندهسازی هنر در این شهر باشد. هرچند محدود و هرچند با پروتکلهای بسیار سختگیرانه، اما این یک آغاز است. آغازی برای پایان روزهای تلخ انزوای کرونایی!
کارگردان، نمایشنامهنویس و بازیگر بوشهری در گفتوگو با ایسنا با اشاره به توقف یک ساله فعالیت در عرصه تئاتر اظهار کرد: «در سال ۱۳۹۸ و بعد از چندماه تمرین، گروه ما در اسفندماه برای اجرای تئاتر “پروانه الجزایری” آماده شد. متاسفانه دقیقاً در تاریخ ۸ اسفند و با اعلام فراگیری کرونا، اجرا و تمرین در پلاتوها ممنوع شد و ما هم مانند بقیه گروهها به قرنطینه رفتیم.»
غلامرضا خضری گفت: «در ابتدا تصور بر این بود که پس از یک هفته، دوباره تمرینات را شروع میکنیم و به جایی که به آن تعلق داریم و برای ما مقدس ترین مکان دنیا است برمیگردیم. برای اهالی تئاتر، صحنه مثل فرزند یا خانواده معنی میشود و کرونای لعنتی ما را از جایی که به آن تعلق داشتیم دور کرد.»
وی افزود: «در سه ماه اولیه شرایط بسیار مبهم بود اما پس از بهبود شرایط، در فرهنگسراها با رعایت پروتکلهای بهداشتی و تعداد محدودی شاگرد شروع به کار آموزش و تدریس کردیم. در ابتدا خود من هم ترس زیادی داشتم ولی باید میگفتیم که زندگی ادامه دارد و که تئاتر زنده است. باید به جسم این بیمار درحال موت نفس بدمیم تا دوباره زنده شود و سالن های تئاتر ما نور بگیرد.»
حساسیت ها به وسواس تبدیل شده بود
این کارگردان تئاتر ادامه داد: «بعد از چند ماه که فضای بهتری ایجاد شده بود فعالیت و تمرین ها را مجدداً شروع کردیم دوباره اما شرایط خیلی سخت بود. سالنی برای تمرین وجود نداشت و به دلیل تغییر وضعیت کرونا، یک روز اجازه تمرین داشتیم و یک روز نداشتیم. در واقع کرونا روی ما و بازیگران که باید با ماسک تمرین میکردند تاثیر منفی گذاشته بود و حساسیتها به وسواس تبدیل شده بود. در هر حرکت باید الکل زدن و فرآیند ضدعفونی کردن انجام میشد و این اتفاقات شرایط را غیرعادی کرده بود. هر کدام از ما که به سرماخوردگی هم مبتلا میشد، نگران بودیم که شاید کرونا باشد و به فکر سرایت نکردن آن به دیگران بودیم.»
وی اضافه کرد: «با همهی این شرایط به خدا توکل کردیم و مجدداً اجرای کار کلید خورد. این نمایش به مرحلهای رسیده بود که باید روی صحنه میرفت اما صبوری کردیم و برای حفظ آمادگی بازیگران، به صورت مجازی تمرینها را ادامه دادیم. در آن شرایط سخت قرنطینه، با همین تمرینات و کلیپهای ضبط شده به خودمان جرئت دادیم که میتوانیم به اجرای آزاد برویم.»
هیچ گروهی ریسک روی صحنه رفتن را نمی پذیرفت
مدرس دورههای بازیگری اظهار کرد: «در ابتدای شرایط قرنطینه، جشنوارهای به نام “بیان آنلاین” را برگزار کردیم. در این جشنواره شرکت کنندگان باید متنی را که برای آنها ارسال میشد در قالب یک فایل صوتی و به صورت آنلاین برای شرکت در مسابقه و داوری ارسال میکردند. به طور کلی ما به عنوان گروه هنری کلاغها و کارگاه بازیگری فرهنگسرای رمضان امیری سعی داشتیم تا با کرونا یک همزیستی مسالمت آمیز داشته باشیم.»
سرپرست گروه هنری کلاغها خاطرنشان کرد: «این شرایط ادامه داشت تا اینکه مجوزهای اجرای آزاد برای نمایشهای صحنهای صادر شد اما در این شرایط هیچ گروهی ریسک روی صحنه رفتن را نمیپذیرفت. هزینههای اجرای یک تئاتر بسیار زیاد است و عدم استقبال مردم نیز در شرایط کرونا وجود دارد. با مشورت با اعضای گروه به این نتیجه رسیدیم که ما با صرف هزینه، به عنوان خطشکن در این عرصه وارد شویم و کاری را انجام دهیم که در درازمدت برای سایرین مفید باشد؛ حتی اگر شدیداً دچار ضرر مالی هم شویم -که خواهیم شد- آن را انجام میدهیم.»
رضا خضری با اشاره به اثرات مثبت بازگشت اجراها به سالنهای تئاتر گفت: «تنها نکته مهم این موضوع در شرایط کرونایی، جذب تماشاگر در حد معقول و با حفظ پروتکلهای بهداشتی اعلام شده و بیان اینکه تئاتر زنده است. من به عنوان یک هنرمند هنوز زنده ام و میتوانم نفس بکشم تا دوباره مثل سال های قبل، ۸-۷ بازیگر دیگر را که رشد کردهاند، روی صحنه به جامعه تئاتر معرفی کنیم. به همین دلیل این ریسک را قبول کردیم و با ارائه درخواست، از اداره ارشاد مجوزهای لازم را گرفتیم. بر اساس مصوبات ستاد مبارزه با کرونا، قرار بر این است که با یک سوم از ظرفیت سالن اجرا را به انجام برسانیم. مثلا در یک سالن ۱۲۰ نفره، میتوانیم میزبان ۴۰ نفر باشیم.»
تئاتر،هنری مظلوم است
این نویسنده و کارگردان بوشهری تصریح کرد: «بدون شک کرونا وضعیت نابههنجاری را برای همه اصناف ایجاد کرده، اما تئاتر، هنری مظلوم مخصوصاً در شهر من بوشهر است. قیمت بلیت یک کنسرت در شهر بوشهر قبل از شیوع کرونا، ۱۰۰ الی ۱۴۰ هزارتومان بود و کمترین قیمت آن هم ۴۰ هزار تومان است ولی ما در تئاتر هنوز روی بلیتهای ۱۰، ۱۵ و ۲۰ هزار تومان مانور میدهیم. تئاتر خود به خود در بوشهر مظلوم بوده، با شیوع کرونا این مظلومیت چند برابر شد و کار به جایی رسید که به سمت مرگ ناگهانی و روزی که دیگر هیچ وقت نتوانیم تئاتر ببینیم پیش میرفتیم.»
وی بیان کرد: «متاسفانه سایه سیاه این ویروس منحوس و مرگزا روی صحنه تئاتر افتاد، اما برای من همیشه این موضوع روشن بوده که بیماریها و جنگها و اتفاقات مختلف رخ میدهند اما یک هنرمند هنوز میتواند به جامعه و مردم شهرش خدمت کند و هنر را به آنها تقدیم کند. در هر شرایطی با تفکر و تصمیم مناسب، میتوانیم نمایشها و اتفاقات خوب را رقم بزنیم. حتی در این شرایط که شاید اجرای یک نمایش تئاتر اولویت خیلی از مردم ما نباشد، اما مردم به تغذیه روح نیاز دارند و برای این تغذیه هیچ چیزی مناسب تر از هنر نیست.»
زندگی مثل تئاتره!
خضری که در دو دهه اخیر تنها نمایشنامههایی به قلم خود را روی صحنه برده است با اشاره به استفاده از ظرفیت دیگر نویسندگان در کارهای جدید خود گفت: «در یکی دو سال اخیر سعی کردم که این سنت شکنی را داشته باشم و با نمایشنامه “فصل ۵” از روانشاد استاد “رمضان امیری” این موضوع را شروع کردم. چند سال پیش نیز در یک کارگاه نمایشنامه نویسی را زیر نظر “پیام لاریان” که یکی از بهترین نمایشنامه نویسهای کشور است شرکت کرده بودم و در آن کارگاه، با متن نمایشنامه “پروانه الجزایری” که برنده جایزه بهترین نمایشنامه جشنواره فجر نیز شده آشنا شدم. پس از گفتوگو با ایشان، متن فوق در اختیار ما قرار گرفت و تمرینات ما برای این تئاتر شروع شد.»
کارگردان تئاتر پروانه الجزایری اظهار کرد: «دلیل این انتخاب من، نوع نگاه متن مذکور به زندگی ما تئاتریهاست و با دیالوگی شروع میشود که همه ما به آن اعتقاد داریم: “زندگی مثل تئاتره؛ اینو همیشه بابام میگفت.” همه ما اعتقاد داریم که تئاتر و زندگی ما هنرمندها با یکدیگر عجین و جدا نشدنی است. در این نمایش تمرین و تکرار اتفاق میافتد و شخصیتهای نمایش فکر میکنند زندگی مثل تئاتر است و شاید بتوان با یک اجرای دوباره، حتی عزیزانی که از دست دادند را به زندگی برگردانند.»
وی افزود: «تفکری عمیقاً فلسفی پشت این موضوع است که شاید آدمها بتوانند با این فکر و ذهنیت، فردی را از دنیای از پس از مرگ برگردانند یا وقتی غمگین هستند با یک اجرای مجدد، غم را فراموش کنند و به انسان هایی شاد و فارغ از غم تبدیل شوند.»
خطر لو رفتن قصه برای افرادی که تمایل به دیدن ان دارند،وجود دارد
غلامرضا خضری داستان پروانه الجزایری را اینطور شرح داد: «این تئاتر، داستان چند جوان است که در یکی از روزهای سرد به شهری اطراف تهران به نام جیرود میروند که سردترین نقطه آن محدوده است. این منطقه کنار شمشک و نزدیک به پیست اسکی قرار دارد و در این فصل هیچ کس به آنجا نمیرود. با نزدیک شدن شب و تاریک شدن هوا، این افراد متوجه میشوند که یکی از دوستانشان که از تنهایی رنج میبرد، در خواب دچار ایست قلبی شده است. این شخصیتها حالا در تکاپو هستند و آرزو دارند که ای کاش مثل یک بازی که صبح مشغول آن بودند، میشد بازی را تکرار کرد و مثل تئاتر، فیلم و یا هرچیزی که امکان کات دادن و تکرار در آن وجود دارد، این مردن را به عقب برگردانند. این تئاتر با یک پایان باز، که مشخص نمیشود که این شخص فوت کرده یا زنده است به پایان میرسد.»
کارگردان نمایش پروانه الجزایری توضیح داد: «این نمایش توسط گروه هنری کلاغها و فرهنگسرای رمضان امیری به مرحله اجرا رسیده است. بازیگران این تئاتر “احمد پورک”، “نازنین شکیبزاده”، “سارا صیادی”، “مهرشاد امینیزاده”، “محمد محمدپور”، “زهرا باقرزاده” و “حسین احمدخسروی” هستند سعی ما در همهی برنامهها، معرفی استعدادهای جدید به عرصه تئاتر بوده است.»
تنها داروی مسکن در دسترس،هنر است
وی خاطرنشان کرد: «هیچ وقت از شخصی انتظار کمک نداشتم، به ویژه افرادی که مسئولیتی دارند. ما هنرمندها باید خودمان هوای هم را داشته باشیم تا حال دلمان خوب باشد. در زمانی که سایه مرگ و اتفاقات شوم، گاه و بیگاه روی جامعه است و ما در حال از دست دادن بزرگان و عزیزانمان هستیم، تنها داروی مسکنِ در دسترس، هنر است و امیدوارم همه آدمهای این جامعه به این موضوع توجه ویژهای داشته باشند.»
این هنرمند افزود: «من هنوز ایستادهام و روی صحنهی سیاه نفس میکشم و تا زمانی که زنده هستم، قول میدهم که برای یافتن استعدادهای ناب این شهر در هنر تئاتر، تمام تلاشم را انجام دهم. سعی میکنم مطالعات بیشتری داشته باشم، بیشتر بخوانم و بیشتر ببینم تا کسانی را تربیت کنم که سالها بعد، افتخار شهر و دیارم باشند. با شوق و ذوق برای پرواز کلاغها و بچههای این شهر در آسمان بزرگ هنر تلاش میکنم و از هیچ چیز ابا و ترسی ندارم.»
سرپرست گروه هنری کلاغها در پایان ابراز امیدواری کرد که روزهای خوب خیلی زود برگردد. وی تصریح کرد: «من بسیار خوشحالم که ۲۸ بهمن میتوانم مردم شهرم را، هر چند محدود ببینم و با همدیگر آرزو کنیم تا روزهای شاد این کشور و جامعه و هنر برسد.»
به گزارش ایسنا، تئاتر پروانه الجزایری به نویسندگی پیام لاریان و کارگردانی رضا خضری، از ۲۸ بهمن ماه ۱۳۹۹ به مدت ۱۰ روز در پلاتو استاد صغیری مجموعه تئاتر شهر (مجتمع فرهنگی هنری ۹ دی بوشهر) به روی صحنه خواهد رفت.
گفتوگو از: «محب حسنیان» و «حسین فیروزه» – ایسنا
دیدگاه شما، قوت قلب ما
شما میتوانید با نظرات ارزشمندتان در به اون رساندن کلاغها
سهیم باشید!